در سالهای اخیر، اینترنت به عنوان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی در زندگی روزمره مردم ظاهر شده است. اما در میان این تحولات، نقدهای فراوانی نیز به الگوهای رفتاری شرکتهای بزرگ تکنولوژی وارد شده است که از سوی سیلیکونولی رهبری میشود. این مقاله به بررسی این مسأله میپردازد که چگونه سیلیکونولی با تکیه بر ضوابط اقتصادی و منافع شخصی، اینترنت را به سمت نابودی و فساد سوق داده است.
سیلیکونولی، به عنوان مرکزی برای نوآوریها و استارتاپهای فناوری، در طی چند دهه گذشته به دلیل تأثیر آن بر رشد سریع اینترنت و فناوریهای مرتبط، به شهرت رسیده است. اما این موفقیتها به قیمت از بین رفتن اصول بنیادی حاکم بر اینترنت انجام شده است. اینترنتی که به عنوان یک فضای آزاد و غیرمتمرکز شناخته میشد، به تدریج به فضایی پر از تبلیغات، سوءاستفاده تجاری و کنترلهای سختگیرانه متحول شده است.
- پیش از ظهور شرکتهای بزرگ فناوری، اینترنت به عنوان فضایی برای تبادل ایدهها و اطلاعات در نظر گرفته میشد. کاربران به راحتی میتوانستند نظرات خود را بیان کنند و در بحثهای آنلاین شرکت کنند.
- با افزایش قدرت شرکتهای بزرگ، مانند گوگل و فیسبوک، تغییراتی عمده در نحوه دسترسی و استفاده از اطلاعات به وجود آمد. این شرکتها با جمعآوری دادههای شخصی کاربران و فروش آنها به تبلیغکنندگان، به سمت ایجاد مدلی از اینترنت سمّی حرکت کردند.
- سرمایهگذاریهای کلان در تبلیغات آنلاین و فشار برای حداکثر کردن سود، منجر به کاهش کیفیت محتوای تولید شده شده است. محتوای مفید و با کیفیت به تدریج جای خود را به محتوای سطحی و اغراق آمیز داده است.
- با این تغییرات، بسیاری از کاربران احساس میکنند که حق انتخاب واقعی ندارند و فعالیتهای آنلاین آنها تحت پایش و کنترلی شدید قرار گرفته است.
- این وضعیت نه تنها بر کاربران عادی تأثیر منفی گذاشته، بلکه بر خلاقیت و نوآوری در جامعه نیز تأثیرات سوء به همراه داشته است. بسیاری از تولیدکنندگان محتوا و استارتاپها در تلاش برای جلب توجه در این بازار پر از رقابت، مجبور به انجام کارهایی میشوند که در تضاد با اصول اخلاقی آنهاست.
این تغییرات ناخواسته، احساس کرنا در بین کاربران به وجود آورده است. با توجه به قدرت و تأثیر شرکتهای بزرگ، برخی از کارشناسان بر این باورند که تنها راه بازگرداندن اینترنت به وضعیت اولیهاش، تغییرات اساسی در سیاستگذاریها و ایجاد مقررات جدید است.
همچنین، استفاده از فناوریهای نوین، مانند بلاکچین، به عنوان راهحلی برای مقابله با این روندها پیشنهاد شده است. بلاکچین میتواند با فراهم آوردن امنیت و عدم مرکزیت، به کاربران این امکان را بدهد تا کنترل بیشتری بر دادههای خود داشته باشند و در عین حال با حفظ حریم خصوصی، به تبادل اطلاعات بپردازند.
به هر حال، آینده اینترنت نیاز به تأملات جدی دارد. اگرچه ممکن است شرکتهای بزرگ با قدرت اقتصادی خود قادر باشند وضعیت موجود را حفظ کنند، اما در نهایت، این کاربران هستند که آینده اینترنت را شکل میدهند. با آگاهی و تقاضا برای تغییر، ممکن است بتوان به بازگشت اینترنت به اصول بنیادی حرکتی تازه بخشید.
پس زمینه
اینترنت به عنوان یکی از نوآوریهای بزرگ قرن بیستم، تغییرات قابل ملاحظهای را در روشی که انسانها اطلاعات را به اشتراک میگذارند و با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند، به وجود آورده است. اما ظهور شرکتهای بزرگ فناوری، به ویژه در سیلیکونولی، موجب تغییرات جدی در ساختارهای اینترنتی و رویکردهای تجاری شده است. مواردی مانند جمعآوری دادهها، تبلیغات هدفمند و اثرات آن بر حریم خصوصی کاربران، از جمله موضوعاتی هستند که همواره در بحثهای مرتبط با اینترنت مطرح میشوند.
