در دنیای امروز، فناوری هوش مصنوعی (AI) به یکی از محورهای اصلی توسعه اقتصادی و تکنولوژیک تبدیل شده است. در این راستا، مدیران ارشد شرکتهای بزرگ مالی و فناوری، نظیر HSBC و General Atlantic، در یک نشست تأکید کردند که در حال حاضر، ناهماهنگی واضحی بین هزینههای سرمایهگذاری در حوزه هوش مصنوعی و درآمد واقعی که از این سرمایهگذاریها حاصل میشود، وجود دارد.
این ناهماهنگی میتواند به نوعی زنگ خطری برای سرمایهگذاران و شرکتها باشد. بسیاری از شرکتها با این تصور به سمت سرمایهگذاری در فناوریهای نوین میروند که به سرعت میتوانند رشد کنند و بازدهی بالایی برای سرمایهگذاران داشته باشند. اما واقعیت نشان میدهد که سودآوری به این سرعت حاصل نمیشود.
سران بیزنس در این نشست بر این نکته تأکید کردند که در حالی که علاقه به هوش مصنوعی در حال افزایش است، به نظر میرسد سرمایهگذاریهای هنگفتی که در این حوزه انجام میشود، نمیتواند همسطح با درآمدهایی که در کوتاهمدت حاصل میشود، باشد. این موضوع نه تنها میتواند به مشکلات اقتصادی دامن بزند بلکه اعتماد سرمایهگذاران را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
برای نمونه، به عنوان یک شرکت بزرگ مالی، HSBC به وضوح با چالشهای مربوط به تعیین سرمایهگذاریهای درست در حوزه هوش مصنوعی روبهرو است. این چالشها میتواند به فشارهایی بر نتایج مالی و نگرانیهای سرمایهگذاران منجر شود.
همچنین، CEO General Atlantic نیز به همین موضوع اشاره کرد و گفت: "ما در دورهای به سر میبریم که انتظار داریم به سرعت شاهد نتایج چشمگیر باشیم، اما واقعیات بازار به ما نشان میدهد که این پروسه به زمان بیشتری نیاز دارد. در این شرایط، باید جنبههای واقعی و منطقی سرمایهگذاریها را مورد بررسی قرار دهیم."
وی با اشاره به "شور و شوق غیرمنطقی" گفت: «این نوع از نگرش ممکن است منجر به سرمایهگذاریهای اشتباه و در نهایت از دست رفتن اعتبار شرکتها و بازار شود.»
به نظر میرسد که در این فضای اقتصادی کنونی، حکمت و دقت در سرمایهگذاری، حیاتیترین نیاز برای سرمایهگذاران و شرکتها باشد. آنها باید به جای پیروی کورکورانه از روندهای روز، تمامی جوانب، از جمله زمان بازگشت سرمایه، و سلامتی اقتصاد را مدنظر قرار دهند.
پس زمینه
تاریخچه هوش مصنوعی به دههها قبل برمیگردد، اما در سالهای اخیر با پیشرفتهای شگرفی در زمینههای یادگیری ماشین و دادههای کلان، به یک حوزه حیاتی برای بسیاری از صنایع تبدیل شده است. شرکتها به دنبال ایجاد مزیت رقابتی از طریق سرمایهگذاری در این حوزهها هستند. از سوی دیگر، نوسانات اقتصادی و عدم قطعیت در معاملات جهانی همچنین فشار زیادی بر شرکتها وارد میکند تا با احتیاط بیشتری در زمینه سرمایهگذاریهایی که هنوز به نتیجهای ملموس نرسیدهاند، عمل کنند.
در واقع، یکی از چالشهای بزرگ دنیای امروز، تأمین منابع مالی و برنامهریزی برای پروژههای بلندمدت و کمخطر در مقایسه با پروژههای پرخطر و زودبازده است. شرکتها باید تعادلی بین این دو نوع سرمایهگذاری برقرار کنند تا نه تنها به رشد خود ادامه دهند، بلکه اعتماد سرمایهگذاران را نیز حفظ نمایند.