سخنرانی مشهور رونالد ریگان در مورد تعرفه‌ها که خط بطلانی بر مذاکرات اخیر ترامپ با کانادا کشید، از جهات مختلف قابل تحلیل است. این سخنرانی نه تنها نشان‌دهنده مشغله‌های اقتصادی زمانه خود بلکه پژواکی از رویکردهای امروزین در سیاست‌های بازرگانی به شمار می‌رود. بریتانیا، کانادا و ایالات متحده به عنوان سه اقتصاد بزرگ می‌بایست به تفاوت‌های موجود در سیاست‌های تجاری خود توجه داشته باشند.
ریگان در آن زمان بر این نکته تأکید می‌کرد که حمایت از صنایع آمریکایی از طریق وضع تعرفه، به سادگی یک ابزار اقتصادی است که می‌تواند به حفظ اشتغال محلی کمک کند. او معتقد بود که هر کشور باید به‌طور مستقل برای پایداری اقتصادی خود اقدام کند. این دیدگاه، منجر به اتخاذ تصمیمات سخت‌گیرانه‌تر تجاری در آینده شد و به نوعی تنش‌های جدیدی در روابط بین‌الملل ایجاد کرد.
- در پی این سخنرانی، ما شاهد وضع تعرفه‌ها بر واردات برخی محصولات بوده‌ایم.
- این نوع سیاست‌گذاری تجاری اغلب باعث تنش‌های بین‌المللی می‌شود که در نهایت بر روی منافع تجاری تأثیر منفی می‌گذارد.
- علاوه بر این، این رویکرد ممکن است موجب ایجاد مشکلاتی در زنجیره تأمین جهانی شود.
- رویکردهای حمایتی ممکن است در کوتاه‌مدت موثر باشند، اما در بلندمدت به نفع اقتصاد نخواهند بود.
امروزه ترامپ نیز با تکیه بر همین رویکرد، بارها بر ضرورت حفظ صنایع ملی در برابر واردات تأکید کرده است. او با استناد به سخنرانی ریگان، دلایل خود را برای قطع مذاکرات با کانادا قوت بخشید. این عمل نه تنها بر روی روابط دو کشور تأثیر گذاشت، بلکه مسائل مربوط به تعرفه‌ها و تجارتمان را نیز تحت تأثیر قرار داد.
سیاست‌های تجاری محافظه‌کارانه در دهه‌های گذشته منجر به جنگ‌های تجاری شده و امروزه نیز این نگرانی وجود دارد که اقتصادی کوچک‌تر و بسته‌تر در انتظار ما باشد. دیدگاه‌هایی که به دنبال عدم وابستگی به خارج هستند، می‌توانند به کاهش رقابت و در نتیجه کاهش نوآوری و پویایی اقتصادی منجر شوند. مسئولین کشورهای مختلف باید توجه داشته باشند که تعاملات تجاری در سطح جهانی چگونه می‌تواند منجر به بهبود نسبی شرایط اقتصادی گردد.
پس زمینه
سیاست‌های تجاری و تعرفه‌ها نقش بارزی در تاریخ اقتصاد ایالات متحده داشته‌اند. در دهه‌های 1970 و 1980، به ویژه در دوران ریاست‌جمهوری ریگان، توجه بیشتری به مسئله حمایت از صنایع داخلی شد. بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر این باورند که اتخاذ تصمیماتی بر پایه حمایت‌های تجاری، با هدف حفاظت از صنایع مختلف، می‌تواند آثار درازمدتی بر ساختار اقتصادی کشور داشته باشد. تجربه‌های گذشته نشان می‌دهند که تعرفه‌ها ممکن است در کوتاه‌مدت به حمایت از شغل‌ها منجر شوند، اما در بلندمدت ممکن است رشد اقتصادی را مختل کنند. تاریخ معاصر نشان می‌دهد که جنگ‌های تجاری گذشته، به‌ویژه در دهه‌های نزدیک به 1990 و 2000، به شیوه‌ای مشابه با پیامدهای منفی همراه بوده‌اند که تحلیل آن‌ها اکنون بیشتر از هر زمان دیگری حائز اهمیت است.